قــــــلــــــــبــــــــ َشـــــــیــــــــشـــــه ایــــ

...سلامتی دختری که رفت تا عشقش به عشقش برسه

 

...محکم راه برو دختر

 

...توعاشق شدی

 

...جنگیدی

 

...وحالا

 

!تنهایی!

 

!سرتو بالا بگیر او لیاقت جنگیدن نداشت

+نوشته شده در چهار شنبه 30 بهمن 1392برچسب:,ساعت20:7توسط اجی Asal | |

انقدر زیبا عاشق او شده ای که

 

ادم لذت میبرد از این همه خیانت

 

...روزی هم اینگونه عاشق من بودی

 

یادت هست لعنتی؟؟؟...

+نوشته شده در چهار شنبه 30 بهمن 1392برچسب:,ساعت19:58توسط اجی Asal | |

به سلامتی کسایی که پارسال ولنتاینو به ما تبریک گفتنو امسال به عشق تازشون !

 

"ولنتاینشون مبارک"

+نوشته شده در پنج شنبه 24 بهمن 1392برچسب:,ساعت14:1توسط اجی Asal | |

فیزیک بعدتر ها ثابت میکند :

 

در ولنتاین جای خالیه ادم ها بزرگتر و عظیم تر میشود ...!

+نوشته شده در پنج شنبه 24 بهمن 1392برچسب:,ساعت13:57توسط اجی Asal | |

...سهمیه هوای من هم برای تو

 

 

...برای نفس نفس زدن در اغوش او لازمت میشود لعنتی

 

 

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت22:56توسط اجی Asal | |

؟؟؟؟شانه ات کو

 

...دنیایم باز به هم ریخته

 

 

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت20:11توسط اجی Asal | |

"ترجیح میدهم همه را غریبه صدا کنم "

 

...تا وقتی از پشت خنجر میزنند

 

با خودم بگویم:بیخیال !از غریبه بیش از این انتظاری نیس!

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت20:3توسط اجی Asal | |

دقت کردی؟؟؟

 

دل میگه:اره

 

تجربه میگه : خفه

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت19:57توسط اجی Asal | |

حافظه ی ادم های غمگین قویست

 

میدانند کجای کدام خیابان ان روز

 

              مردند...

          

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت19:54توسط اجی Asal | |

!...به سلامتی لبخندی که کمکت میکنه به همه توضیح ندی چرا اینقدر داغونی

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت19:52توسط اجی Asal | |

قسمت نشد از نزدیک

 

دستانم را توی دستانش بگذارم

 

اما این روزهای اخر...

 

تونستم

 

!!مچش رو بگیرم

 

 

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت19:3توسط اجی Asal | |

... ازم پرسید:سیگار میکشی؟گفتم اره

...گفت:گفته بودی نمیکشم

...گفتم :گفته بودی نمیرم

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت18:54توسط اجی Asal | |

!!!!!!برگرد

...از اول برو

...چشمانم پر از اشک بود

....واضح ندیدمت

 

 

 

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت18:35توسط اجی Asal | |

بدرقه اش کن !

شاید با دیگری خوشتر  است

مگر خوشحالیش ارزویت  نبود ؟؟؟؟!!

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت18:30توسط اجی Asal | |

هوا بارانی ست !ولی شیشه چرا بخار نمیگیری؟؟!

!نترس!  رفت... دیگر اسمش را رویت نمینویسم ...@!@!

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت18:26توسط اجی Asal | |

رفت...

 

مرا به خدا سپرد ... خودش را به دیگری ...!

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت1:9توسط اجی Asal | |

روی سنگ قبرم بنویسید:

 

مثه نخودچی های ته اجیل بود

 

وقتی چیزی نبود میومدن سراغش...!

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت1:6توسط اجی Asal | |

یاد اون شبا بخیر...

 

که تا صبح اس ام اس بازی میکردیم

 

و تو اخرش مینوشتی

 

کاش الان پیشم بودی ...!

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت1:0توسط اجی Asal | |

نه ترسی در وجودش ...نه اضطرابی در نگاهش ...نه عشقی در سرش ...نه دردی در دلش !

فقط شبیه من قدم میزند ...

سایه ام را میگویم . خوشبحالش! نه؟؟؟؟؟

+نوشته شده در سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:,ساعت13:51توسط اجی Asal | |

دختر:سلام عشقم کجایی؟؟

 

 

پسر: سلام نفسم .خونم خستم دارم میرم تو اتاقم بخوابم !!!! تو کجایی؟؟؟؟

 

 

دختر:تو پارکم پشت سرت دستشو ول کن لعنتی ...!!!!!

 

+نوشته شده در سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:,ساعت13:42توسط اجی Asal | |